دنیای مجرمان کوچک در شهر زیبا

ساخت وبلاگ

زینب زینال زاده_روزنامه نگار

شهر زیبا، میدان الغدیر؛ نشانی کانون اصلاح و تربیت است. همان‌جایی که می‌توان آن را «شهر مجرمان کوچک» نامید؛ شهری که شهروندانش به اختیار در آن ساکن نشده‌اند و یک اتفاق و یک بدشانسی، مسیر زندگی‌شان را به این شهر منحرف کرده است. اکثر سکنه این شهر زیر 18سال‌ هستند و قرار است برحسب همان بدشانسی، در این شهر که با دیوارهای بلند محصور شده، بزرگ شوند. آنها در این شهر مثل هر کودک و نوجوانی به مدرسه می‌روند، آموزش می‌بینند و با رفتارهای درست آشنا می‌شوند. در کانون اصلاح و تربیت همه‌‌چیز فراهم شده تا مجرمان کوچک در فضایی متفاوت از زندان و در شرایط عادی، زندگی دوران محکومیت‌شان را سپری کنند و برای زندگی پس از رهایی آماده شوند. انتهای میدان، سمت چپ، درهای ورودی سبز رنگ کانون قرار دارد؛ یکی برای ورود و خروج خودروها و دیگری برای شهروندان. برای رسیدن به در ورودی از پله‌ها بالا می‌روم. پس از طی کردن 4پله جلوی در می‌ایستم و تلاش می‌کنم در را باز کنم اما بی‌فایده است. دقایقی بعد نگهبان داخل اتاق انتظار در را باز می‌کند.کیف و موبایلم را تحویل می‌دهم و پس از عبور از گیت، برگه ورود را به دستم می‌دهند و وارد محوطه کانون می‌شوم. تصورم از اینجا چیزی شبیه زندان بود؛ همان‌جایی که از قاب تلویزیون دیده بودم؛ دیوارهای بلند و میله‌های خاکستری. طراحی محوطه کانون چون پاک کن همه ذهنیاتم را پاک می‌کند. فضای سبز زیبا پر از درختان سربه فلک کشیده و شمشادهای هرس‌شده و بوته‌های گل که رنگ خزان گرفته‌اند مقابل چشمانم به صف می‌شوند. سربازها در حال قدم زدن، نه نگهبانی هستند. مددجویان کانون اصلاح و تربیت به‌دلیل جرائمی چون سرقت، نزاع و درگیری، مواد‌مخدر و قتل، زندگی در بندها را تجربه می‌کنند و هر چند سکونتش اینجا موقتی است و پس از پایان محکومیت‌شان به کانون زندگی بر‌می‌گردند اما دلتنگ زندگی پشت دیوار کانون هستند.

  تجربه زندگی در بند
مجرمان کوچک به محض ورود به این شهر، براساس جنسیت‌، به بندهای زنانه و مردانه می‌روند. بند دختران 40نفر و بند پسران هم 300نفر ظرفیت دارد. دختران همه باهم یکجا زندگی می‌کنند اما پسران براساس سن و جثه به 5گروه تقسیم می‌شوند. مددجویانی که سن کمی دارند و جثه‌شان کوچک است در یک بند و گروه‌های سنی دیگر به همین ترتیب تا بند5 تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی کمک می‌کند تا مددجویان در بندها با گروه‌های هم‌سال خود بیشتر وقت بگذارند و مشارکت در کارها که نخستین درس است را بیاموزند.

  مردان حق ورود ندارند
بند دختران در بخش شرقی کانون قرار گرفته و ورود مردان به آن ممنوع است. تمام کارهای این بند، از نظافت گرفته تا مدیریت و آموزش و مشاوره توسط زنان انجام می‌شود. 4تا 5مددجو در بند دختران هستند که اتاق بزرگی در اختیارشان قرار دارد و آنها هم با سلیقه زنانه آن را چیده‌اند. همه‌‌چیز مرتب است و اطراف تخت‌ها عکس‌های یادگاری و عروسک‌های دوران کودکی مددجویان دیده می‌شود. تمام امکانات ازجمله مدرسه و کتابخانه و حتی امکانات ورزشی و تفریحی و هنری و فرهنگی در داخل بند وجود دارد و دختران به هیچ وجه از آن خارج نمی‌شود. دختران در بند، تحصیل می‌کنند، در کتابخانه مطالعه می‌کنند، باشگاه می‌روند و می‌توانند در دوره‌های هنری مانند آرایشگری، کامپیوتر، سفال و معرق شرکت کنند. هر چند دلتنگ خانواده و دوستان هستند اما سعی می‌کنند از بودن در کنار هم لذت ببرند. آنها تلاش می‌کنند روزهای سخت دربند را برای خودشان و سایر مددجویان تحمل‌پذیرتر کنند. آشپزی یکی از سرگرمی‌های مددجویان بند دختران است. هر روز مواد خام می‌گیرند و غذاهای مورد علاقه‌شان را درست می‌کنند. تقسیم کار کرده‌اند. یکی آشپزی می‌کند و دیگری کارهای مربوط به نظافت را انجام می‌دهد؛ درست عین خاله‌بازی‌های دوران کودکی‌شان.این تقسیم‌بندی در سایر کارها از جمله نظافت محوطه بند، مرتب کردن کتابخانه و حتی رسیدگی به باغچه‌ها هم دیده می‌شود. دختران از مشارکت در کارها لذت می‌برند و سعی می‌کنند خودشان را با این کارها سرگرم کنند تا کمتر متوجه کندی گذر زمان شوند.

  تحصیل ادامه دارد
مددجویان کانون اصلاح و تربیت مانند دانش‌آموزان برنامه دارند اما نه برنامه کلاسی، برنامه روزانه. کار و تلاش، آموزش و تفریح و به‌طور کلی آهنگ زندگی ساعت8 نواخته می‌شود. مددجویان قبل از ساعت8 بیدار می‌شوند، لباس می‌پوشند و آماده می‌شوند و کیف و کتاب برمی‌دارند و راهی مدرسه می‌شوند. تماشای دسته دسته دانش‌آموزان پسری که به سمت مدارس می‌روند، حال و هوای عجیبی به کانون می‌دهد. شوق حضور در کلاس درس را می‌توان از برق چشمان و گام‌های بلندی که برای رسیدن هر چه سریع‌تر به مدرسه برمی‌دارند، فهمید.
مددجویان کانون در 3مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دبیرستان تحصیل می‌کنند. این مدارس زیرنظر وزارت آموزش و پرورش اداره می‌شود. مجرمان کوچک مانند هر دانش‌آموز دیگری در کلاس درس حاضر می‌شوند و درس‌ها را می‌آموزند و در پایان هم امتحان می‌دهند و کارنامه می‌گیرند. زنگ تفریح زده می‌شود و پسران در حیاط مدارس با هم سروکله می‌زنند. ساعت12 زنگ پایان کلاس نواخته می‌شود و دانش‌آموزان راهی بندهایشان می‌شوند.

  ساعت در اختیار
ساعت 12تا 14وقت نماز، ناهار و استراحت است. این شرایط برای دختران هم وجود دارد اما آنها داخل بند انجام می‌دهند. پسرها خارج از بند، به نمازخانه می‌روند و در نمازجماعت شرکت می‌کنند. پس از آن روانه سالن غذاخوری می‌شوند و غذا می‌خورند و برای استراحت به بندهایشان می‌روند. ساعت 14تا 16در اختیار است و مددجویان هر کاری که دوست داشته باشند انجام می‌دهند. عده‌ای درس‌هایشان را مرور می‌کنند، برخی هم به کارگاه‌های هنری و فنی می‌روند. دختران و پسران از امکانات این کارگاه‌ها استفاده می‌کنند. دختران می‌توانند آرایشگری، کامپیوتر و معرق یاد بگیرند و پسران هم هنرهای پیرایشگری، کامپیوتر، مکانیکی و نجاری می‌آموزند. خلق یک اثر هنری زیبا از چوب بی‌جان، حال مددجویان را خوب می‌کند. وقتی مشکل خودروی خراب را رفع می‌کنند در پوستشان نمی‌گنجند. وقتی موهای سر مددجویان هم‌بندی خود را پیرایش می‌کنند، لبخند روی لب‌هایشان می‌نشیند. موسیقی هم هنر دیگری است که در کانون به پسران آموزش داده می‌شود. مددجویان در سالن آمفی‌تئاتر موسیقی تمرین می‌کنند و در مناسبت‌های ملی و مذهبی، آواز می‌خوانند.

  زندگی در شهر مجرمان به امید آزادی
جرائم مددجویان کانون اصلاح و تربیت غیرعمد است و همین موضوع آنها را به زندگی امیدوار می‌کند. دختران و پسران برای رهایی از این شهر لحظه شماری می‌کنند اما دوست دارند بعد از رهایی ثابت کنند که در کانون رفتارشان اصلاح شده و مسیر درستی در پیش گرفته‌اند. در پایان دوران محکومیت یکی آرایشگر شده و دیگری مکانیک و آن یکی هم استاد معرق. همین حرفه‌ها سکوی رسیدن به آرزوها و ساختن دنیای جدیدشان است. مددجویان پس از رهایی با مدارکی که به‌دست دارند به مرکز مراقبت پس از خروج می‌روند و متناسب با حرفه‌ای که آموخته‌اند، وام می‌گیرند و می‌توانند کسب‌وکاری راه بیندازند. کسانی هم که فنی نیاموخته‌اند با توجه به توانمندی‌هایشان به ارگان‌ها، نهادها و سازمان‌ها معرفی می‌شوند.

ورود مردان ممنوع
بند دختران در بخش شرقی کانون قرار گرفته و ورود مردان به آن ممنوع است. تمام کارهای این بند از نظافت گرفته تا مدیریت و آموزش و مشاوره، توسط زنان انجام می‌شود. 4تا 5مددجو در بند دختران هستند که اتاق بزرگی در اختیارشان قرار دارد و آنها هم با سلیقه زنانه آن را چیده‌اند
 

همشهری...
ما را در سایت همشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان hamshahrionline بازدید : 166 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:39

خبرنامه